معنی فارسی apprehensively
B1به شکلی نگران، که نشان از ترس یا نگرانی در موقعیت‌ها دارد.
In a manner that shows fear or anxiety.
- ADVERB
example
معنی(example):
او سوال را با نگرانی پرسید و از جواب می‌ترسید.
مثال:
She asked the question apprehensively, afraid of the answer.
معنی(example):
سگ با نگرانی به غریبه نزدیک شد و از نیت‌های او مطمئن نبود.
مثال:
The dog approached the stranger apprehensively, unsure of their intentions.
معنی فارسی کلمه apprehensively
:
به شکلی نگران، که نشان از ترس یا نگرانی در موقعیت‌ها دارد.
