معنی فارسی apprehensiveness
B2احساس نگرانی یا اضطراب نسبت به وضعیتها یا وقایع آینده. به طور خاص، حالتی است که در آن فرد به دلیل عدم اطمینان یا وحشت از نتیجه، احساس ناراحتی میکند.
A feeling of anxiety or fear about something that may happen.
- NOUN
example
معنی(example):
آگاهی او از خطرات باعث شد قبل از صحبت کردن تردید کند.
مثال:
Her apprehensiveness made her hesitate before speaking.
معنی(example):
ترس کودک از تاریکی واضح بود.
مثال:
The child's apprehensiveness about the dark was obvious.
معنی فارسی کلمه apprehensiveness
:
احساس نگرانی یا اضطراب نسبت به وضعیتها یا وقایع آینده. به طور خاص، حالتی است که در آن فرد به دلیل عدم اطمینان یا وحشت از نتیجه، احساس ناراحتی میکند.