معنی فارسی apprehensibly
B1به شکل قابل درک، در توضیحات یا نوشتهها.
In a manner that can be easily understood.
- ADVERB
example
معنی(example):
دستورالعملها به شیوهای قابل فهم نوشته شده بودند تا تمام خوانندگان بتوانند دنبال کنند.
مثال:
The instructions were apprehensibly written for all readers to follow.
معنی(example):
این موضوع به شیوهای قابل فهم توضیح داده شد تا همه بتوانند طرح را درک کنند.
مثال:
It was explained apprehensibly so everyone could understand the plan.
معنی فارسی کلمه apprehensibly
:
به شکل قابل درک، در توضیحات یا نوشتهها.