معنی فارسی approvable

B1

قابل تأیید، چیزی که می‌تواند تأیید شود.

Capable of being approved.

example
معنی(example):

این پروژه طبق دستورالعمل‌های فعلی قابل تأیید است.

مثال:

This project is approvable under current guidelines.

معنی(example):

ما باید مدارک قابل تأیید را برای کمک هزینه ارسال کنیم.

مثال:

We need to submit approvable documents for the grant.

معنی فارسی کلمه approvable

: معنی approvable به فارسی

قابل تأیید، چیزی که می‌تواند تأیید شود.