معنی فارسی arcticizing

B1

عملیاتی که به تبدیل یا تغییر شرایط به وضعیت قطبی اشاره دارد.

The act of making something characteristic of the Arctic.

example
معنی(example):

فرآیند قطبی کردن زیستگاه آغاز شده است.

مثال:

The process of arcticizing the habitat has begun.

معنی(example):

دانشمندان در حال بررسی اثرات قطبی کردن بر حیات وحش محلی هستند.

مثال:

Scientists are studying the effects of arcticizing on local wildlife.

معنی فارسی کلمه arcticizing

: معنی arcticizing به فارسی

عملیاتی که به تبدیل یا تغییر شرایط به وضعیت قطبی اشاره دارد.