معنی فارسی arcticology

B1

علم مطالعه نواحی قطبی و ویژگی‌های آن‌ها.

The study of the Arctic regions and their ecosystems.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت در رشته قطب شناسی تخصص بگیرد.

مثال:

She decided to specialize in arcticology for her degree.

معنی(example):

قطب شناسی به بررسی اکوسیستم‌های نواحی قطبی می‌پردازد.

مثال:

Arcticology explores the ecosystems of polar regions.

معنی فارسی کلمه arcticology

: معنی arcticology به فارسی

علم مطالعه نواحی قطبی و ویژگی‌های آن‌ها.