معنی فارسی arcticologist

B1

شخصی که در زمینه قطب شناسی مطالعه و تحقیق می‌کند.

A scientist who studies the Arctic regions and their characteristics.

example
معنی(example):

قطب شناس یافته‌های خود را در کنفرانس ارائه داد.

مثال:

The arcticologist presented her findings at the conference.

معنی(example):

به عنوان یک قطب شناس، او ماه‌ها را در اقلیم‌های سرد به تحقیق می‌پردازد.

مثال:

As an arcticologist, he spends months researching in cold climates.

معنی فارسی کلمه arcticologist

: معنی arcticologist به فارسی

شخصی که در زمینه قطب شناسی مطالعه و تحقیق می‌کند.