معنی فارسی armomancy
B1نوعی پیشگویی بر اساس مشاهده بازوها یا اعضای بدن.
The practice of divination using arms or limbs.
- OTHER
example
معنی(example):
آرمومانسی یک فرم باستانی از پیشگویی است.
مثال:
Armomancy is an ancient form of divination.
معنی(example):
آنها برای جستجوی راهنمایی، آرمومانسی را تمرین کردند.
مثال:
They practiced armomancy to seek guidance.
معنی فارسی کلمه armomancy
:
نوعی پیشگویی بر اساس مشاهده بازوها یا اعضای بدن.