معنی فارسی armlike

B1

شکلی که شبیه به بازو باشد.

Having the shape or characteristics of an arm.

example
معنی(example):

این سازه شکلی شبیه به بازو داشت.

مثال:

The structure had an armlike shape.

معنی(example):

شاخه به شکل بازو گونه‌ای رشد کرد.

مثال:

The branch grew in an armlike manner.

معنی فارسی کلمه armlike

: معنی armlike به فارسی

شکلی که شبیه به بازو باشد.