معنی فارسی asianic

B2

اصطلاحی که به ویژگی‌ها و عناصر فرهنگی، هنری و اجتماعی مربوط به آسیا اشاره دارد.

Pertaining to the customs, arts, and culture of Asia.

example
معنی(example):

این سبک هنری بسیار آسیایی است و فرهنگ‌های سنتی را بازتاب می‌دهد.

مثال:

The art style is very asianic, reflecting traditional cultures.

معنی(example):

طراحی‌های او به خاطر ویژگی‌های منحصر به فردش معمولاً به عنوان آسیایی توصیف می‌شوند.

مثال:

His designs are often described as asianic due to their unique features.

معنی فارسی کلمه asianic

: معنی asianic به فارسی

اصطلاحی که به ویژگی‌ها و عناصر فرهنگی، هنری و اجتماعی مربوط به آسیا اشاره دارد.