معنی فارسی asianism

B2

ایده‌ای که بر اتحاد و همبستگی ملت‌های آسیایی تأکید می‌کند.

A belief in the cultural unity and solidarity of Asian countries.

example
معنی(example):

آسیایی‌گرایی اتحاد فرهنگ‌های آسیایی را ترویج می‌دهد.

مثال:

Asianism promotes the unification of Asian cultures.

معنی(example):

مفهوم آسیایی‌گرایی را می‌توان در جنبش‌های فرهنگی مختلف مشاهده کرد.

مثال:

The concept of asianism can be seen in various cultural movements.

معنی فارسی کلمه asianism

: معنی asianism به فارسی

ایده‌ای که بر اتحاد و همبستگی ملت‌های آسیایی تأکید می‌کند.