معنی فارسی asiarch

C1

عنوانی برای شخصی که بر بخشی از آسیای باستانی یا نواحی مربوط زمامداری می‌کند.

A ruler or governor in ancient Asia.

example
معنی(example):

آسیار بر منطقه با قدرت فراوان حکمرانی می‌کرد.

مثال:

The asiarch ruled over the region with great authority.

معنی(example):

به‌طور تاریخی، آسیار تأثیر زیادی در امور دیپلماتیک داشت.

مثال:

Historically, the asiarch had significant influence in diplomatic affairs.

معنی فارسی کلمه asiarch

: معنی asiarch به فارسی

عنوانی برای شخصی که بر بخشی از آسیای باستانی یا نواحی مربوط زمامداری می‌کند.