معنی فارسی aspergation

B1

روش پاشش یا افشاندن، به ویژه در زمینه‌های بهداشتی و علمی.

The act of sprinkling or spraying, particularly in cleaning or laboratory contexts.

example
معنی(example):

آزپرگیشن روشی است که در برخی فرآیندهای پاکسازی استفاده می‌شود.

مثال:

Aspergation is a method used in some cleaning processes.

معنی(example):

تکنیک آزپرگیشن در محیط‌های آزمایشگاهی مهم است.

مثال:

The aspergation technique is important in laboratory settings.

معنی فارسی کلمه aspergation

: معنی aspergation به فارسی

روش پاشش یا افشاندن، به ویژه در زمینه‌های بهداشتی و علمی.