معنی فارسی asphyctous
B2خفگی، وضعیتی که در آن اکسیژن به مقدار کافی وجود ندارد.
Relating to a state of being asphyxiated, often due to low oxygen levels.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جوهای خفگی میتوانند برای انسانها خطرناک باشند.
مثال:
Asphyctous atmospheres can be dangerous for humans.
معنی(example):
در محیطهای خفگی، سطح اکسیژن به شدت پایین است.
مثال:
In asphyctous environments, oxygen levels are critically low.
معنی فارسی کلمه asphyctous
:
خفگی، وضعیتی که در آن اکسیژن به مقدار کافی وجود ندارد.