معنی فارسی asself

B1

خود بودن، به معنای حفظ هویت واقعی و شخصیت در مواقع مختلف.

To act or be true to oneself.

example
معنی(example):

در شرایط بحرانی، همیشه باید خودت باشی.

مثال:

In a crisis, you should always be asself.

معنی(example):

خود بودن در برقراری ارتباطات واقعی کمک می‌کند.

مثال:

Being asself helps in making genuine connections.

معنی فارسی کلمه asself

: معنی asself به فارسی

خود بودن، به معنای حفظ هویت واقعی و شخصیت در مواقع مختلف.