معنی فارسی assiduate

B1

به معنای تلاش و کوشش مداوم و سخت در انجام یک کار.

To apply oneself diligently to a task.

example
معنی(example):

او به خاطر کوشش مداوم در مطالعه هر شب معروف است.

مثال:

She is known to assiduate in her studies every evening.

معنی(example):

معنی assiduate یعنی با جدیت به کار پرداختن.

مثال:

To assiduate means to apply oneself diligently.

معنی فارسی کلمه assiduate

: معنی assiduate به فارسی

به معنای تلاش و کوشش مداوم و سخت در انجام یک کار.