معنی فارسی assidual
B1مداوم، اشاره به تلاشهای پیوسته و مداومی که به هدفی خاص اختصاص دارد.
Characterized by persistent effort and diligence toward achieving a goal.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تلاشهای مداوم او به موفقیتهای بزرگی منجر شد.
مثال:
Her assidual efforts led to great success.
معنی(example):
مستمر بودن به معنای کار کردن مداوم به سمت یک هدف است.
مثال:
Being assidual means consistently working towards a goal.
معنی فارسی کلمه assidual
:
مداوم، اشاره به تلاشهای پیوسته و مداومی که به هدفی خاص اختصاص دارد.