معنی فارسی assidually

B1

به‌طور مداوم، به عملی اشاره دارد که به شکل مداوم و پیوسته انجام می‌شود.

In a manner that is diligent and persistent, maintaining effort over time.

example
معنی(example):

او به‌طور مداوم روی پروژه‌اش کار کرد تا اطمینان حاصل کند که تمام می‌شود.

مثال:

He worked assidually on his project to ensure its completion.

معنی(example):

او هر روز به طور مداوم برای مسابقهٔ پیش رو تمرین کرد.

مثال:

She practiced assidually every day for the upcoming competition.

معنی فارسی کلمه assidually

: معنی assidually به فارسی

به‌طور مداوم، به عملی اشاره دارد که به شکل مداوم و پیوسته انجام می‌شود.