معنی فارسی assonance

C1 /ˈæsənəns/

هم‌صدایی، تکرار صداهای مشابه در واژگان متوالی برای ایجاد زیبایی و آهنگ در شعر.

The repetition of vowel sounds in nearby words to enhance the musical quality of poetry or prose.

اپلیکیشن آموزش زبان با فیلم

noun

معنی(noun):

The repetition of similar or identical vowel sounds (though with different consonants), usually in literature or poetry.

example

معنی(example):

شاعر از هم‌صدایی برای ایجاد موسیقی در اشعارش استفاده کرد.

مثال:

The poet used assonance to create musicality in his verses.

معنی(example):

هم‌صدایی می‌تواند کیفیت شاعرانه یک شعر را افزایش دهد.

مثال:

Assonance can enhance the lyrical quality of a poem.

معنی فارسی کلمه assonance

هم‌صدایی، تکرار صداهای مشابه در واژگان متوالی برای ایجاد زیبایی و آهنگ در شعر.