معنی فارسی assort

B1 /əˈsɔɹt/

آسورت کردن به عمل دسته‌بندی یا مرتب‌سازی اقلام بر اساس ویژگی‌ها یا دسته‌بندی‌های خاص اشاره دارد.

To categorize or arrange various items or elements.

verb
معنی(verb):

To sort or arrange according to characteristic or class.

معنی(verb):

To be of a kind with.

معنی(verb):

To be associated with; to consort with.

معنی(verb):

To furnish with, or make up of, various sorts or a variety of goods.

مثال:

to assort a cargo

example
معنی(example):

به دسته‌بندی کردن یا مرتب کردن اقلام آسورت کردن می‌گویند.

مثال:

To assort means to categorize or arrange items.

معنی(example):

ما باید کتاب‌ها را بر اساس ژانر دسته‌بندی کنیم.

مثال:

We need to assort the books by genre.

معنی فارسی کلمه assort

: معنی assort به فارسی

آسورت کردن به عمل دسته‌بندی یا مرتب‌سازی اقلام بر اساس ویژگی‌ها یا دسته‌بندی‌های خاص اشاره دارد.