معنی فارسی assumpt

B2

یک فرض یا پیش‌فرض که در یک استدلال یا نظریه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A supposition or assumption made in reasoning or theory.

example
معنی(example):

این نظریه بر اساس یک assumpt است که همه متغیرها ثابت هستند.

مثال:

The theory is based on an assumpt that all variables are constant.

معنی(example):

آنها یک assumpt درباره تأثیر هوا بر برنامه‌هایشان ایجاد کردند.

مثال:

They made an assumpt about the weather affecting their plans.

معنی فارسی کلمه assumpt

: معنی assumpt به فارسی

یک فرض یا پیش‌فرض که در یک استدلال یا نظریه مورد استفاده قرار می‌گیرد.