معنی فارسی attender
B1شرکتکننده، فردی که در یک رویداد یا فعالیت حضور دارد.
A person who attends a particular event.
- NOUN
example
معنی(example):
یک شرکتکننده در کارگاه بینشهای ارزشمندی را به اشتراک گذاشت.
مثال:
An attender of the workshop shared valuable insights.
معنی(example):
او به عنوان یک شرکتکننده در کنفرانس به خوبی ارتباط برقرار کرد.
مثال:
As an attender of the conference, he networked effectively.
معنی فارسی کلمه attender
:
شرکتکننده، فردی که در یک رویداد یا فعالیت حضور دارد.