معنی فارسی atterminal
B1آتِرمینل، بخشی از یک دستگاه که به آن وصل میشود.
A part of a device that connects and allows for diagnostics.
- OTHER
example
معنی(example):
آتِرمینل برای تشخیص مشکلات استفاده میشد.
مثال:
The atterminale was used for diagnosing issues.
معنی(example):
او آترمینل را به دستگاه وصل کرد.
مثال:
He connected the atterminal to the machine.
معنی فارسی کلمه atterminal
:
آتِرمینل، بخشی از یک دستگاه که به آن وصل میشود.