معنی فارسی attermine

B1

آتِرماین، ابزاری که برای روشن کردن یا تعیین چیزی به کار می‌رود.

A tool used for clarifying or determining something.

example
معنی(example):

آتِرماین برای پروژه حیاتی بود.

مثال:

The attermine was essential for the project.

معنی(example):

آنها از آترماین برای روشن کردن نتایج استفاده کردند.

مثال:

They used the attermine to clarify the results.

معنی فارسی کلمه attermine

: معنی attermine به فارسی

آتِرماین، ابزاری که برای روشن کردن یا تعیین چیزی به کار می‌رود.