معنی فارسی atterminement

B1

پایان یا نهایی شدن یک فرآیند، به ویژه در زمینه‌های قانونی یا قراردادی.

The completion or conclusion of a process or agreement.

example
معنی(example):

پایان پروژه یک نقطه عطف مهم بود.

مثال:

The atterminement of the project was a significant milestone.

معنی(example):

پایان مذاکرات به توافق جدیدی منجر شد.

مثال:

The atterminement of negotiations led to a new agreement.

معنی فارسی کلمه atterminement

: معنی atterminement به فارسی

پایان یا نهایی شدن یک فرآیند، به ویژه در زمینه‌های قانونی یا قراردادی.