معنی فارسی autochthonism
C1اصطلاحی اجتماعی-اقتصادی که به حالت و ویژگیهای یک گروه که به طور بومی در یک محل زندگی میکنند اشاره دارد.
The doctrine that a particular group of people is native to a specific place.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند به مطالعه اتوختونیسم در فرهنگهای باستانی پرداخت.
مثال:
The scientist studied autochthonism in ancient cultures.
معنی(example):
اتوختونیسم میتواند دینامیکهای اجتماعی مختلفی را در یک جامعه توضیح دهد.
مثال:
Autochthonism can explain various social dynamics within a community.
معنی فارسی کلمه autochthonism
:
اصطلاحی اجتماعی-اقتصادی که به حالت و ویژگیهای یک گروه که به طور بومی در یک محل زندگی میکنند اشاره دارد.