معنی فارسی autochthonousness
C1کیفیت یا وضعیتی که به طور بومی و اصلی در یک مکان وجود داشته باشد.
The quality or state of being autochthonous.
- NOUN
example
معنی(example):
ویژگی اتوختونی این گونه برای تلاشهای حفاظت از محیط زیست اهمیت دارد.
مثال:
The autochthonousness of the species is important for conservation efforts.
معنی(example):
محققان ویژگی اتوختونی اکوسیستمهای مختلف را اندازهگیری کردند.
مثال:
Researchers measured the autochthonousness of various ecosystems.
معنی فارسی کلمه autochthonousness
:
کیفیت یا وضعیتی که به طور بومی و اصلی در یک مکان وجود داشته باشد.