معنی فارسی autochton
B2شخص یا گروهی که به طور بومی در یک منطقه زندگی میکند.
A person who is native to a particular place.
- NOUN
example
معنی(example):
قبیلههای اتوختون ارتباط عمیقی با سرزمین خود دارند.
مثال:
The autochton tribes have a deep connection to their land.
معنی(example):
درک تاریخ اتوختونها برای مطالعات فرهنگی حیاتی است.
مثال:
Understanding the history of autochtons is crucial for cultural studies.
معنی فارسی کلمه autochton
:
شخص یا گروهی که به طور بومی در یک منطقه زندگی میکند.