معنی فارسی avertible
B1قابل اجتناب، وضعیتی که میتوان از آن دوری کرد یا آن را جلوگیری کرد.
Able to be prevented or avoided.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خطرات با برنامهریزی مناسب قابل اجتناب هستند.
مثال:
The risks are avertible with proper planning.
معنی(example):
این وضعیت قابل اجتناب است اگر اکنون اقدام کنیم.
مثال:
This situation is avertible if we take action now.
معنی فارسی کلمه avertible
:
قابل اجتناب، وضعیتی که میتوان از آن دوری کرد یا آن را جلوگیری کرد.