معنی فارسی aveugle
B1شخص یا چیزی که توانایی دیدن ندارد.
Someone or something that is unable to see.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این سگ نابینا است و نمیتواند چیزی ببیند.
مثال:
The dog is blind and cannot see anything.
معنی(example):
او در این شهر ناآشنا احساس میکرد که مانند یک فرد نابینا است.
مثال:
She felt like a blind person in the unfamiliar city.
معنی فارسی کلمه aveugle
:
شخص یا چیزی که توانایی دیدن ندارد.