معنی فارسی aweek
B1حالت حیرت یا تحسین در چهره یا رفتار.
An expression or look of awe or wonder.
- NOUN
example
معنی(example):
به خاطر دارم که چهره او در زمان دیدن غافلگیری چقدر شگفتانگیز بود.
مثال:
I remember that aweek look on her face when she saw the surprise.
معنی(example):
او در حین تماشای آتشبازی چهرهای شگفتآور داشت.
مثال:
He had an aweek expression as he watched the fireworks.
معنی فارسی کلمه aweek
:
حالت حیرت یا تحسین در چهره یا رفتار.