معنی فارسی baby monitor
A2دستگاهی که به والدین اجازه می‌دهد تا صدای نوزادشان را از فاصله‌ای بشنوند.
A device that allows parents to listen to their baby from another room.
- noun
noun
معنی(noun):
An intercom system that enables a person to remotely detect sounds of distress from a baby; a baby alarm.
معنی(noun):
A device used to measure the vital signs of a baby.
example
معنی(example):
دستگاه مانیتور کودک به والدین کمک می‌کند تا صدای نوزاد خود را وقتی در اتاق دیگری هستند بشنوند.
مثال:
The baby monitor helps parents hear their baby when they are in another room.
معنی(example):
استفاده از مانیتور کودک می‌تواند به والدین آرامش خاطر بدهد در حالی که نوزادشان می‌خوابد.
مثال:
Using a baby monitor can give parents peace of mind while their baby sleeps.
معنی فارسی کلمه baby monitor
:
دستگاهی که به والدین اجازه می‌دهد تا صدای نوزادشان را از فاصله‌ای بشنوند.
