معنی فارسی bailieries

B1

بایلیری‌ها، مجموعه‌های متعددی از مناطق تحت نظارت بایلف‌ها.

Plural of bailiery, referring to multiple districts or jurisdictions managed by bailiffs.

example
معنی(example):

بایلیری‌های کشور برای بهبود حکومت اصلاح شدند.

مثال:

The bailieries of the country were reformed for better governance.

معنی(example):

هر بایلیری مجموعه‌ای از قوانین و مقررات خاص خود را داشت.

مثال:

Each bailiery had its own set of rules and regulations.

معنی فارسی کلمه bailieries

: معنی bailieries به فارسی

بایلیری‌ها، مجموعه‌های متعددی از مناطق تحت نظارت بایلف‌ها.