معنی فارسی bailiery
B1بایلیری، مکانی که در آن مسائل قانونی و قضایی رسیدگی میشود.
A district or jurisdiction governed by a bailiff, often relating to legal administration.
- NOUN
example
معنی(example):
بایلیری امور قانونی ناحیه را مدیریت میکرد.
مثال:
The bailiery managed the legal affairs of the district.
معنی(example):
در زمانهای قرون وسطی، بایلیری بخش مهمی از سیستم قضایی بود.
مثال:
In medieval times, a bailiery was a vital part of the justice system.
معنی فارسی کلمه bailiery
:
بایلیری، مکانی که در آن مسائل قانونی و قضایی رسیدگی میشود.