معنی فارسی ballies

A2

نوعی کفش نرم و راحت برای بازی یا دویدن، معمولاً مخصوص کودکان.

A type of soft, comfortable shoe often worn for play or running, typically associated with children.

example
معنی(example):

کودکان بالی‌های خود را به پارک پوشیدند.

مثال:

The kids wore their ballies to the park.

معنی(example):

او عاشق جمع‌آوری بالی‌های رنگی مختلف است.

مثال:

She loves collecting different colored ballies.

معنی فارسی کلمه ballies

: معنی ballies به فارسی

نوعی کفش نرم و راحت برای بازی یا دویدن، معمولاً مخصوص کودکان.