معنی فارسی ballyhooer

B2

شخصی که به طور افراطی تبلیغ می‌کند یا سر و صدا ایجاد می‌کند.

A person who promotes something with excessive enthusiasm or creates a lot of noise around it.

example
معنی(example):

بالی‌هاکر در رویداد توجه همه را به خود جلب کرد.

مثال:

The ballyhooer at the event captured everyone's attention.

معنی(example):

او یک بالی‌هاکر ماهر بود که همیشه بهترین نمایش‌ها را تبلیغ می‌کرد.

مثال:

He was a skilled ballyhooer, always promoting the best shows.

معنی فارسی کلمه ballyhooer

: معنی ballyhooer به فارسی

شخصی که به طور افراطی تبلیغ می‌کند یا سر و صدا ایجاد می‌کند.