معنی فارسی ballyhack

B1

ابزاری یا روشی برای سامان‌دهی اطلاعات یا فعالیت‌ها.

A tool or method used to organize information or activities.

example
معنی(example):

بالی‌هاک پروژه به همه کمک کرد تا منظم بمانند.

مثال:

The ballyhack of the project helped everyone stay organized.

معنی(example):

استفاده از بالی‌هاک می‌تواند کارهای شما را ساده‌تر کند.

مثال:

Using a ballyhack can streamline your tasks.

معنی فارسی کلمه ballyhack

: معنی ballyhack به فارسی

ابزاری یا روشی برای سامان‌دهی اطلاعات یا فعالیت‌ها.