معنی فارسی balmlike
B1شبیه به بالم، آرامشبخش و تسکیندهنده.
Having the quality or characteristics of a balm; soothing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لوسیون بافتی شبیه به بالم دارد که احساس آرامش میدهد.
مثال:
The lotion has a balmlike texture that feels soothing.
معنی(example):
لمس او شبیه بالم بود و تنش من را کاهش داد.
مثال:
Her touch was balmlike, easing my tension.
معنی فارسی کلمه balmlike
:
شبیه به بالم، آرامشبخش و تسکیندهنده.