معنی فارسی banditism

B1

باندیسم به رفتار یا فعالیت‌های دزدی و راهزنی اطلاق می‌شود که معمولاً بدون تشریفات قانونی انجام می‌شود.

The practice of robbery or banditry, often involving violent or unlawful actions.

example
معنی(example):

ظهور باندیسم نگرانی‌هایی برای مقامات محلی ایجاد کرده است.

مثال:

The rise of banditism has caused concerns for local authorities.

معنی(example):

در قرن هجدهم، باندیسم در بسیاری از مناطق روستایی شایع بود.

مثال:

During the 18th century, banditism was common in many rural areas.

معنی فارسی کلمه banditism

: معنی banditism به فارسی

باندیسم به رفتار یا فعالیت‌های دزدی و راهزنی اطلاق می‌شود که معمولاً بدون تشریفات قانونی انجام می‌شود.