معنی فارسی bandyman

B1

بندیمَن، شخصی که در یک گروه موسیقی با سازهای بادی می‌نوازد و معمولاً در جشنواره‌ها یا مراسم‌ها فعالیت می‌کند.

A musician who plays in a band, typically performing at events or festivals.

example
معنی(example):

بندیمَن آهنگ‌های شاداب را در جشنواره نواخت.

مثال:

The bandyman played cheerful tunes at the festival.

معنی(example):

هر تابستان، بندیمَن با موسیقی‌اش جمعیت‌ها را جذب می‌کند.

مثال:

Every summer, the bandyman attracts crowds with his music.

معنی فارسی کلمه bandyman

: معنی bandyman به فارسی

بندیمَن، شخصی که در یک گروه موسیقی با سازهای بادی می‌نوازد و معمولاً در جشنواره‌ها یا مراسم‌ها فعالیت می‌کند.