معنی فارسی bandy words

B1

رد و بدل کردن کلمات، بحث کردن یا گفتگوی غیررسمی در مورد موضوعی.

To engage in casual conversation or argument over a certain topic.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند به جای مبارزه، کلمات را رد و بدل کنند.

مثال:

They decided to bandy words instead of fighting.

معنی(example):

رد و بدل کردن کلمات می‌تواند به حل و فصل درگیری‌ها به آرامی کمک کند.

مثال:

Bandying words can help resolve conflicts peacefully.

معنی فارسی کلمه bandy words

: معنی bandy words به فارسی

رد و بدل کردن کلمات، بحث کردن یا گفتگوی غیررسمی در مورد موضوعی.