معنی فارسی bandywallop

B1

ضربه یا آسیب ناشی از یک برخورد یا سقوط.

A blow or setback typically from an unexpected incident.

example
معنی(example):

وقتی او سعی کرد آن جعبه سنگین را بلند کند، آسیب دید.

مثال:

He got a bandywallop when he tried to lift that heavy box.

معنی(example):

آسیب ناشی از سقوط همه را متعجب کرد.

مثال:

The bandywallop from the fall surprised everyone.

معنی فارسی کلمه bandywallop

: معنی bandywallop به فارسی

ضربه یا آسیب ناشی از یک برخورد یا سقوط.