معنی فارسی bang goes —
B2عبارتی استفاده شده برای بیان از دست رفتن ناگهانی یک فرصت یا برنامه.
An expression indicating that a chance or plan has been lost suddenly.
- IDIOM
example
معنی(example):
بنگ! شانسم برای برنده شدن در قرعهکشی رفت.
مثال:
Bang goes my chance of winning the lottery.
معنی(example):
بنگ! برنامهام برای سفر در تابستان از بین رفت.
مثال:
Bang goes my plan to travel this summer.
معنی فارسی کلمه bang goes —
:
عبارتی استفاده شده برای بیان از دست رفتن ناگهانی یک فرصت یا برنامه.