معنی فارسی bangladeshi
B1خصوصیتی نسبت به مردم یا چیزهایی که به بنگلادش تعلق دارند، به ویژه فرهنگ، زبان و غذاهای آن.
Relating to the people, culture, or products of Bangladesh.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک دانشجوی بنگلادشی است که در خارج تحصیل میکند.
مثال:
He is a Bangladeshi student studying abroad.
معنی(example):
غذای بنگلادشی به خاطر طعمهایش شناخته شده است.
مثال:
Bangladeshi cuisine is known for its flavors.
معنی فارسی کلمه bangladeshi
:
خصوصیتی نسبت به مردم یا چیزهایی که به بنگلادش تعلق دارند، به ویژه فرهنگ، زبان و غذاهای آن.