معنی فارسی barbulyie
B1باربولی، اشاره به ویژگیهای خاصی از شکل و طراحی یک شیء که به کارایی آن کمک میکند.
Referring to a specific design feature that enhances functionality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ابزار آرایشگر دارای طراحی باربولی است برای داشتن چسبندگی بهتر.
مثال:
The barber's tool had a barbulyie design for better grip.
معنی(example):
مدل موی او الگوی باربولی داشت که به نظر مد روز میرسید.
مثال:
Her hairstyle featured a barbulyie pattern that looked fashionable.
معنی فارسی کلمه barbulyie
:
باربولی، اشاره به ویژگیهای خاصی از شکل و طراحی یک شیء که به کارایی آن کمک میکند.