معنی فارسی barbut

B2

باربوت، کلاهی با غلظت پیشانی و حفاظت دوجهی که مخصوصا در قرون وسطی استفاده می‌شده است.

A type of helmet commonly used in the Middle Ages, characterized by a distinctive shape.

example
معنی(example):

او یک باربوت بر سر گذاشت که یک کلاه‌خود سنتی از دوران قرون وسطی است.

مثال:

He wore a barbut, which is a traditional helmet from the Middle Ages.

معنی(example):

باربوت معمولاً توسط سربازان در نبردهای تاریخی پوشیده می‌شد.

مثال:

The barbut was often worn by soldiers in historical battles.

معنی فارسی کلمه barbut

: معنی barbut به فارسی

باربوت، کلاهی با غلظت پیشانی و حفاظت دوجهی که مخصوصا در قرون وسطی استفاده می‌شده است.