معنی فارسی barfed

B1

بارف کردن، عمل استفراغ، که معمولاً به دلیل خوردن چیزهای نامناسب یا تحریک کننده رخ می‌دهد.

To vomit; to expel contents of the stomach through the mouth.

verb
معنی(verb):

To vomit.

معنی(verb):

Of a system: to fail.

مثال:

The program barfed as a result of the invalid input.

example
معنی(example):

بعد از خوردن شکلات‌های زیاد، او روی زمین بارف کرد.

مثال:

After eating too many sweets, she barfed all over the floor.

معنی(example):

سگ بعد از ورود به زباله‌ها بارف کرد.

مثال:

The dog barfed after getting into the trash.

معنی فارسی کلمه barfed

: معنی barfed به فارسی

بارف کردن، عمل استفراغ، که معمولاً به دلیل خوردن چیزهای نامناسب یا تحریک کننده رخ می‌دهد.