معنی فارسی barfing

B1

بارف کردن، عملی است که در آن مواد معدنی از معده به دهان برمی‌گردند و معمولاً به عنوان نشانه‌ای از حالت بدنی نامناسب است.

The action of vomiting; the process of expelling stomach contents.

verb
معنی(verb):

To vomit.

معنی(verb):

Of a system: to fail.

مثال:

The program barfed as a result of the invalid input.

example
معنی(example):

او در حال بارف کردن است زیرا چیزی خورده که با معده‌اش سازگار نبوده است.

مثال:

She is barfing because she ate something that didn't agree with her stomach.

معنی(example):

بارف کردن می‌تواند ناشی از بیماری یا بیماری حرکتی باشد.

مثال:

Barfing can be a result of illness or motion sickness.

معنی فارسی کلمه barfing

: معنی barfing به فارسی

بارف کردن، عملی است که در آن مواد معدنی از معده به دهان برمی‌گردند و معمولاً به عنوان نشانه‌ای از حالت بدنی نامناسب است.