معنی فارسی barmote
B2داوری رسمی در مورد حقوق مربوط به زمین و منابع محلی.
A court historically held to resolve disputes over land and property rights.
- NOUN
example
معنی(example):
دادگاه باموت اختلاف را به طور دوستانه حل کرد.
مثال:
The barmote court settled the dispute amicably.
معنی(example):
در زمانهای باستان، باموت برای مدیریت مسائل محلی زمین ضروری بود.
مثال:
In ancient times, a barmote was essential for managing local land issues.
معنی فارسی کلمه barmote
:
داوری رسمی در مورد حقوق مربوط به زمین و منابع محلی.