معنی فارسی baronetical
B1بارونتیال، مربوط به مقام بارونت و ویژگیها و جنبههای آن.
Pertaining to or characteristic of a baronet or the title of baronet.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عنوان بارونتیال از نسلی به نسل دیگر منتقل شد.
مثال:
The baronetical title was passed down through generations.
معنی(example):
وضعیت بارونتیال او بعضی از امتیازات را به او داد.
مثال:
His baronetical status granted him certain privileges.
معنی فارسی کلمه baronetical
:
بارونتیال، مربوط به مقام بارونت و ویژگیها و جنبههای آن.